آلبوم وانیا
وانیا قایم موش ک بازی میکنه وانیا به ددر میره وانیا روی صندلیش اکروبات بازی میکنه وانیا و عروسکها وانیا خودش غذا میخوره وانیا بستنی میخوره وانیا تیپ زده ...
نویسنده :
مامان وانیا
16:14
عروسی که نیامدی
عزیزم جات خالی این چند روزه سرم خیلی شلوغ بود نتونستم به وبت سر بزنم میدونی که عروسی دختر خاله مامان بود ولی شما اصلا نیومدی چون ماشالله خیلی وروجکی ومن نمیتونستم ببرمت ولی برات بهتر شد چون شما هم مهمونیاتو رفتی روز اول رفتی خونه خاله نسترن چون هم با خاله خیلی جوری هم پسر خاله فرشید از اول هفته زنگ میزد ومیخواست که ببرمت خونشون چون خیلی دوستت داره همش میگفت پس کی این فنچولکو میاری خونه ما نازنین هم زنگ زد وگفت تو رو از صبح ببرم اونجا اما من عصر که داشتیم میرفتیم حنابندان تو رو اونجا گذاشتم اما همش بغل خاله بودی و به فرشید گفتی برو دستاتو بشور او...
نویسنده :
مامان وانیا
17:30
یه جمله طولانی
نمیدونم تو این سن طبیعیه یا دختر من خیلی بلبل زبونه آخه اومده دست منو گرفته میگه :بیا . . . بیا . . . کیید بده باس کن . . . بیلیم ددر . . . اونجا توضیحات: من همیشه در آپارتمان رو از داخل قفل میکنم و کلیدش از جا کلیدی آویزونه وانیا هم با دستش جا کلیدی رو نشون میده و میگه کلید رو بده درو باز کنیم بریم ددر ...
نویسنده :
مامان وانیا
11:29
کفشدوزک
یک کفشدوزک را در خانه مان دیدم بر شکل ناز او یک ذره خندیدم یک سوزن و یک نخ او با خودش می برد دیدم دو بال او کم کم تکان می خورد آرام او می رفت بر روی کفش من گفتم بدوز الان کفش مرا لطفا ...
نویسنده :
مامان وانیا
14:56
جدید ترین شاهکار وانیا
دیروز چند دقیقه وانیا رو تنها گذاشتم و اینم نتیجش اول مکعبهاشو چیده تو کشو بعد هم خودشو . . . به منم میگه: تو بولو (برو) سری (سریع) ...
نویسنده :
مامان وانیا
14:05
بلبل زبونی
وانیا جون روابط عمومی خوبی داره با شنیدن صدای زنگ تلفن میگی :"گوشی بده" بعد هم شروع میکنی به صحبت کردن -سلاااااااااااام ،خوببببببببببی، آها دبیدهبیدی بیدی. . . دیگه من نمی فهمم چی میگی ولی پشت سر هم یه چیز هایی میگی کوتاه هم نمیای هر وقت میخوای چیزی بهم بفهمونی دستمو میکشی و میگی: بیا بیا بهت میگم بیا بچینیم تو مکعب هاتو میاری اولها من اونا رو روی هم میچیدم اما الان یاد گرفتی خودت همشو روی هم میگذاری وتمام عشقت اینه که وقتی برجت تکمیل شد بزنی زیرشو بگی هورا و همش بریزه روی زمین و اونوقت دوباره بچینی ...
نویسنده :
مامان وانیا
14:04